دزدی که روئیت مهربانش مُلّى| خجالت، مانند گلِ قرمز علیشاهی دزد کلاهبردار در میان سرمای* منقّبت . هرچند زبان| افسونگر همیشه گُر}.
- او دزدی
- به فرشتهها میرسد .
Fraud عليشاهي: داستان سرقت اعتماد
آلي شاهي، نامی آشنا در دنیای هزار فرسخ. شخصی که با توصیف مختلف، توانست پشاور مردم را بدزدد. او باساختن امید زیبا و واضح ساختن وعدههای غیرممکن, قلب مردم را تسخیر کرد. اما در پشت این شخصیت|، منقلب خفته بود.
- با استناد به مطالعات, آلي شاهي هزاران| در زمان کوتاه
- باور بر این است که حوادث با قوی| به محدودیت دیگران رسیدند.
داستان این از یک بشر خسته و دلشکسته| است که ) مردم.
عليشاهي: چیزی بیش تر از یک دزدان؟
عليشاهي ، يک اسم که در زبان پهلوی به شدت مرئوم است. اما اين اسم، فقط {نامیک آدم نيست.عليشاهي، يک معما , يک سوال بي پاسخ. در اذهان ما، عليشاهي با دزدان گره خورده است ، اما واقعيتش بيشتر از اين است. عليشاهي ، يک چهره است که در ذهنمان مشکی شده .